شعر در مورد راز ، شعر زیبا و کودکانه درباره رازداری و اسرار دل از حافظ و مولانا

شعر در مورد راز

شعر در مورد راز ، شعر زیبا و کودکانه درباره رازداری و اسرار دل از حافظ و مولانا
شعر در مورد راز ، شعر زیبا و کودکانه درباره رازداری و اسرار دل از حافظ و مولانا همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد راز

من سکوتی گشته ام
در محبس فریاد دل
تا بمیرم در سکوتم
من نگویم راز عشق.
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد رازداری

دور از نگاه گرم تو، بی تاب گشته ام
بر من نگاه کن، که شب و تابم آرزوست
تا گردن سپید تو گرداب رازهاست
سر گشتگی به سینه ی گردابم آرزوست

شعر در مورد راز دل

فاش به اهل دل شده ،
راز مگوی شعر من
بیم ندارم از سخن…
یا ز ِهمه حقایقی
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد رازداری برای کودکان

تو همه راز جهان
ریخته در چشم سیاهت
من همه
محو تماشای نگاهت
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد رازداری از سعدی

احوال دل، آن زلف دوتا داند و من
راز دل غنچه را، صبا داند و من
بی من تو چگونه ای، ندانم اما
من بی تو در آتشم، خدا داند و من

شعر در مورد راز نگهداری

ز تو با تو راز گویم به زبان بی‌زبانی
به تو از تو راه جویم به نشان بی‌نشانی
چه شوی ز دیده پنهان که چو روز می‌نماید
رخ همچو آفتابت ز نقاب آسمانی.
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد رازداری کودکانه

آن راز که از ماست
پس پرده بلاست
کی راز شود باز
که یابم دل باز
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد رازداری کوتاه

مثل بوسه ی پیش از خداحافظی
تکلیفت روشن نیست
من چقدر ساده ام
که هنوز فکر می کنم
روزهای آخر پاییز
تمام طلسم ها باطل می شود
و تو مرا فتح خواهی کرد.
هنوز بوی عطرت را دوست دارم
هوای مرددِ لبخندت را
و این همه سال را
که در هر نگاه گذرا
رازی را کشف کردیم
که جز من و تو
همه از آن بی خبرند.

شعر در مورد راز دل گفتن

من راز نگاهت را
از آینه پرسیدم
چشمان نجیبت را
از دور پرستیدم
باران شدم و چون اشک
بر عشق تو باریدم
من شمع وجودم را
به مهر تو بخشیدم
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد راز و نیاز با خدا

با رشته ی زلف توام
امشب سر راز است
افسوس که شب کوته
و این قصه دراز است
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد رازداری طرح کرامت

محبوبم!
قلب، امن ترین عضو بدن است
و شاید برای همین است که ما همیشه
عشق و دردهامان را آنجا پنهان می کنیم.
اینکه مثل یک راز سربسته؛
در سینه ام پنهانی، چیز عجیبی نیست…!
تو عشقی، تا زنده بمانم و درد
تا مرگ؛ حلاوتی بی حصر داشته باشد

شعر در مورد رازداری کلاس چهارم

چشمانت
راز آتش بود.
در التهاب قلب ویران شده ام
و لبانت چون دشنه ای سوزان
که مرهم تمام زخم های قبل از تو با من بود !
و آنقدر با آتش دوست داشتن
و عطر تنت زندگی کرده ام
که همه چیز را از یاد برده ام جز تو
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد رازداری کودکان

فصلی در راه است
با اشک هایی که
هنوز بر گونه ی خیابان نیفتاده
خشک می شوند!‏
و عشق
پنهانی ترین
رازِ پاییز‎ ‎‏ است.‏
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد رازداری برای طرح کرامت

راز دل با کس نگفتم چون ندارم محرمی
هرکه را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم
راز دل با آب گفتم تا نگوید با کسی
عاقبت ورد زبان ماهی دریا شدم

شعری در مورد رازداری

دوستان شرح پریشانى من گوش کنید
داستان غم پنهانى من گوش کنید
قصه ی بی‏ سر و سامانى من گوش کنید
گفت‏گوى من و حیرانى من گوش کنید
 شرح این آتش جان‏سوز نگفتن تا کى
سوختم، سوختم این راز نهفتن تا کى

Comments

Popular posts from this blog

تعبیر خواب قضا شدن نماز ، مغرب و صبح و عصر و ظهر و عشا در خواب

تعبیر خواب ورم ، پاها و پای مرده و لثه ها و دست راست و گونه و ساق پا و بدن مرده

تعبیر خواب لاغری زن ، معنی دیدن لاغری زن در خواب های ما چیست